بسم الله الرحمن الرحيم
برنامه: حبل المتين
استاد: حضرت آيت الله دکتر سيد محمد حسيني قزويني
تاريخ : 1392/01/25
موضوع: تهديد عمر به آتش زدن خانه وحي و پشيماني ابو بكر از آن
مجري:
آيا تهديد به آتش کشيدن خانه حضرت زهرا باسند صحيح در کتب اهل سنت آمده است يا خير؟
استاد قزويني:
من قبل از آغاز سخن لازم مي دانم از همه علاقه مندان به اهل بيت عصمت و طهارت سلام الله عليهم اجمعين چه در ايران و چه در ديگر نقاط جهان که امروز با حضور در مراسم عزاداري فاطمة زهرا سلام الله عليها و اظهار همدردي با بقية الله الاعظم در شهادت مادر مظلومه اش فاطمة زهرا تشکر کنم و به حق مردم حق مطلب را نسبت به مظلومه شهيده فاطمة زهرا اين بزرگ بانويي که قدر آن به حق مجهول است ادا کردند.
و آنچه که ما از رسانهها مي ديديم و همچنين در خود شهر قم با حضور مراجع بزرگوار در اين مراسم عزاداري يک عاشوراي ديگري بود و الحق امروز مردم قلب زهرا را خوشحال کردند، قلب اميرالمؤمنين را خوشحال کردند، قلب مقدس امام زمان را با اين کار خود خوشحال کردند.
و من يک نکته اي را قبل از اينکه به سوال برادر عزيزم جناب آقاي محسني اشاره کنم حالا من مفصل اين را اشاره خواهم کرد بعضي از عزيزان اهل سنت تصور مي کنند که اين قضيه شهادت حضرت زهرا و اين عزاداريها خدايي نکرده با وحدت منافات دارد و يا اهانت به مقدسات آنها است، نه اين چنين نيست و اين از اصول مسلم تاريخ است و مگر ما مي توانيم با ناديده گرفتن تاريخ تاريخ را عوض کنيم؟
و اين از عقائد شيعه است و مسئله شهادت حضرت زهرا جمله اي است که اميرالمؤمنين سلام الله عليه در نهج البلاغه خطبه 202 مفصل مطرح مي کند که به هنگام دفن اين صديقه طاهره که خطاب به نبي مکرم صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد:
وستنبئك ابنتك بتضافر أمتك على هضمها
دخترت به تو ر خواهد داد که امتت چقدر در حق او ظلم و جفا کردند.
پهلوي او را شکستند، محسن او را سقط کردند و همين قضايا منجر به شهادت مظلومانه آن بزرگوار شد.
و بعد اميرالمؤمنين اشاره مي فرمايد:
فأحفها السؤال واسترها الحال
يا رسول الله از زهرا با اصرار سوال کن به من که دردهاي دل خود را نگفت فقط فهميدم که دست و پهلويت زخمي شده ولي ندانستم که چگونه شبهاي محن را سحر کردي.
ولم يطل العهد ولم يخل منك الذكر
يا رسول الله اين همه مصيبت بر دخترت هنوز ياد تو از زبانها نيفتاده بود و هنوز چيزي از رحلت جانگداز و جانکاه تو نگذشته بود.
نهج البلاغة - خطب الإمام علي ( ع ) - ج 2 ، ص 183
و اين تعابير کاملا نشان مي دهد از عمق مصيبت حضرت زهرا سلام الله عليها و وقايعي که بعد از نبي مکرم بر فاطمه زهرا وارد شد تا آنجايي که مي گويد:
قل يا رسول الله عن صفيتك صبري
يا رسول الله ديگر صبر علي به سر آمد و کاسه صبرم لبريز شد، ديگه شبهاي علي بعد از اين سحر ندارد، غمهاي علي پايان ندارد.
نهج البلاغة - خطب الإمام علي ( ع ) - ج 2 ص 182
نقل مي کنند ابن عباس در يکي از شبهاي صفين يعني در حقيقت نزديک 27 سال بعد از شهادت حضرت زهرا حنايي آماده کرده بودند و به علي عليه السلام تعارف کردند که علي جان بيا با هم حنا بگذاريم ريش مبارک شما سفيد شده است.
اميرالمؤمنين مي فرمايد ابن عباس مگر نمي داني ما هنوز عزادار فاطمه هستيم، يعني بعد از گذشت 27 سال هنوز اميرالمؤمنين به فکر داغ فاطمه زهرا است و داغ زهرا از دل علي هنوز نرفته وحتي فرزند زهرا امام کاظم سلام الله عليه مستشهد 183 حجري است که وقتي از زهراي مرضيه نام مي برد مي گويد:
إِنَّ فَاطِمَةَ ع صِدِّيقَةٌ شَهِيدَةٌ
از مادرش زهرا به عنوان يک مظلومه شهيده تعبير مي کند.
الكافي ( مُشَكَّل ) - الشيخ الكليني - ج 1 ص 458
صراط النجاة ( تعليق الميرزا التبريزي ) - السيد الخوئي - ج 3 ص 441
اينها چيزي نيست که مخصوص امروز و ديروز و 10 سال و 50 سال و 100 سال اخير باشد
|