صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب

::عکس
::امام حسین
::جنس مخالف
::احادیث ناب امام رضاعلیه السلام
::کشکول
::مذهبی
::حضرت فاطمه علیها السلام
::داستان
::طنز
::غدیر
::فاطمیه
::امامت پژوهی


تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: اسماعیل بامری
:: اسماعیل بامری

آمار بازديد :

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 22
بازدید هفته : 60
بازدید ماه : 342
بازدید کل : 41704
تعداد مطالب : 241
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 4






Eng.Blogfa.com -->

 

دانشنامه عاشورا آیه قرآن


کــد بزرگ شدن تصویر

حب العباس :: کرامات حضرت ابوالفضل

دانلود صلواتی







پيام مديريت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به وبلاگ من خوش آمديد .لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما در بهتر شدن كيفيت مطالب وبلاگ کمک کنید .


بیانات رهبری درمورد ا ربعین
بابا:
بیانات مقام معظم رهبری در خصوص اربعین
http://www.aparat.com/v/N48eD


:: موضوعات مرتبط: امام حسین، ،
:: برچسب‌ها: اربعین رهبری,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در یک شنبه 9 آبان 1395


گل ارض کربلا
بابا:


:: موضوعات مرتبط: عکس، امام حسین، کشکول، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: یاحسن,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در یک شنبه 9 آبان 1395


یاحسین

اسلام علیک یااباعبدالله الحسین 

السلام علی المظلوم الغریب 

السلام علی شیب الخضیب



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، ،
:: برچسب‌ها: حسین,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در یک شنبه 9 آبان 1395




:: موضوعات مرتبط: عکس، امام حسین، ،

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 11 بهمن 1393


یاحسین



:: موضوعات مرتبط: عکس، امام حسین، ،
:: برچسب‌ها: امام حسین,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در جمعه 7 آذر 1393


السلام علیک یارقیه



:: موضوعات مرتبط: عکس، امام حسین، کشکول، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: یارقیه,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در جمعه 7 آذر 1393


غدیر

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در دو شنبه 14 مهر 1393


خدا رحم کند



:: موضوعات مرتبط: عکس، امام حسین، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: خدا رحم کند,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 12 مهر 1393


السلام علی الحسین وعلی علی البن الحسین وعلی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین


:: موضوعات مرتبط: امام حسین، ،

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در جمعه 8 آذر 1392


یاحسین



:: موضوعات مرتبط: عکس، امام حسین، کشکول، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: یاحسین :عکس ,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در یک شنبه 3 آذر 1392


حسین عطش



:: موضوعات مرتبط: عکس، امام حسین، ،

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در یک شنبه 3 آذر 1392


عاشورا و امام حسین علیه السلام در آئینه احادیث

عاشورا و امام حسین علیه السلام در آئینه احادیث

عاشورا و امام حسین علیه السلام در آئینه احادیث

امامان شیعه علیهم السلام برای اینکه نهضت خونین کربلا و محرم و عاشورا برای همیشه زنده و جاوید بماند، سعی و تلاش فراوانی نمودند و دراین راستا از پنج شیوه استفاده کردند :
1- یادآوری مصائب امام حسین علیه السلام و یاران فداکارش در مناسبت های مختلف، بخصوص در ایام محرم و عاشورا.



:: موضوعات مرتبط: عکس، امام حسین، کشکول، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: عاشورا و امام حسین علیه السلام در آئینه احادیث,

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در یک شنبه 3 آذر 1392


صوم عاشورا - تبرکت به بنو امیه

صوم عاشورا - تبرکت به بنو امیه

صوم عاشورا - تبرکت به بنو  امیه - موحدی

به نام خدا
سؤال :
در زیارت عاشورا آمده: «یوم تبرکت به بنوامیه و ابن اکلة الاکباد...» یعنی روزی که بنی امیه و معاویه آن را مبارک می دانستند و بدان تبرک می کردند. بعد میگوییم این تبرک برای چه بوده؟ می گویند: از قتل حسین خوشحال بودند و این روز را جشن می گرفتند! در حالی که این کذب است. زیرا معاویه شش ماه قبل از عاشورا مرده است. چطور از قتل حسین خوشحال بوده؟
پاسخ کوتاه :



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، کشکول، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: صوم عاشورا - تبرکت به بنو امیه,

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در یک شنبه 3 آذر 1392


حسین

Click to enlarge image ashora_by_aheney-d4htthw.jpgClick to enlarge image ashora_by_aheney-d4htthw.jpg

 

اقعه مهم کربلا فرصتی بود تا افراد باایمان، خود را به نهضت حماسه ساز حسینی پیوند دهند.

آنان با آگاهی از سرنوشت خویش که امام حسین علیه السلام از آن خبر داده بود، همراهی حق و حقیقت را بر زندگی ذلت بار و زیرسلطه بنی امیه ترجیح دادند و در عاشورای خونین از چشمه حقیقت نوشیدند. در مورد تعداد یاران امام حسین علیه السلام ، قول مشهور این است که 72 تن بودند. از آن جا که در این قسمت مجال پرداختن به تمامی آنها نیست، به معرفی چند چهره شاخص و برجسته از جمله امام سجاد علیه السلام ، ابالفضل العباس علیه السلام و دیگر یاران ایشان بسنده می کنیم و در پایان منابعی را برای آشنایی بیشتر با تمام یاران حضرت می آوریم.
امام سجاد علیه السلام :
امام علی بن الحسین در 23 سالگی در کربلا حضور یافت و به دلیل اینکه بیمار بود، از مهلکه جان سالم به در برد و وظیفه ابلاغ پیام نهضت خونین عاشورا را به همراه عمه بزرگوارش حضرت زینب به عهده گرفت.
روز شمار زندگی امام سجاد علیه السلام :
ـ بنابر قول مشهور در نیمه جمادی الآخر سال 38 ه .ق به دنیا آمد.
ـ شاهد دو سال از دوران حاکمیت امام علی علیه السلام بود.
ـ شاهد شهادت امام علی علیه السلام در کوفه بود.
ـ در مسجد مدینه پای سخنان عمو و پدر نشسته بود و در حلقه های درسی آنها شرکت داشت.
ـ شاهد ده سال از امامت امام حسن مجتبی علیه السلام بود.
ـ شاهد توطئه شوم معاویه و شهادت عمویش امام حسن علیه السلام بود.
ـ شاهد سکوت و بی تعهدی مدعیان اسلام در عصر امام حسن علیه السلام بود.
ـ در دوران امامت پدرش، امام حسین علیه السلام در عنفوان جوانی بود.
ـ شاهد نقشه کشی ها و برنامه ریزی های پدر برای تحقق عاشورای خونین بود.
ـ شاهد خیانت ها، آدم کشی ها و تضییع حق صحابه رسول اللّه و انتقام معاویه از بدریّون بود.
ـ در کربلا حدود 23 سال داشت.
ـ شاهد فجایع واقعه عاشورا بود.
ـ شاهد کتک خوردن ها، مظلومیت های خاندان حسین علیه السلام ، اهانت ها و از همه دشوارتر شهادت پدر و بازماندگان خاندان پیامبر بود.
ـ شاهد به اسارت در آمدن کاروان امام حسین علیه السلام بود.
ـ شاهد آزار و شکنجه امیران کاروان بود.
ـ شاهد اهانت یزید در مسجد اموی بود.
ـ پس از واقعه کربلا، حدود 35 سال زندگی کرد.
ـ شاهد قتل عام مردم مدینه در واقعه حرّه و نهضت توابین و قیام مختار بود.
ـ شاهد خراب کردن و آتش زدن خانه کعبه بود.
ـ شاهد جنایت های بنی امیه و مروان، محروم داشتن شیعه از مزایای زندگی، مصادره اموال مردم و عیاشی سردمداران جور به نام خلفای اسلام بود.
ـ در سال 95 هجری در 57 سالگی به دست ولید بن عبدالملک مسموم شد و به شهادت رسید.

Click to enlarge image ashora_by_aheney-d4htthw.jpg



:: موضوعات مرتبط: عکس، امام حسین، ،
:: برچسب‌ها: حسین :امام حسین,

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در یک شنبه 3 آذر 1392


بازتاب تفکر عثمانی در حادثه ی کربلا

بازتاب تفکر عثمانی در حادثه ی کربلا / محمدرضا هدایت پناه
چکیده
بازشناسی تفکر سیاسی - مذهبی نیروهایی که در مقابل قیام امام حسین (علیه السلام) صف آرایی کردند و به انحای مختلف در شکست آن سهیم بودند از موضوعات مهمی است که می بازتاب تفکر عثمانی در حادثه ی کربلا / محمدرضا هدایت پناه
چکیده
بازشناسی تفکر سیاسی - مذهبی نیروهایی که در مقابل قیام امام حسین (علیه السلام) صف آرایی کردند و به انحای مختلف در شکست آن سهیم بودند از موضوعات مهمی است که می 



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، کشکول، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: بازتاب تفکر عثمانی در حادثه ی کربلا,

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در یک شنبه 3 آذر 1392


الهم العن القوم قتلوک یاحسین

الهم العن القوم قتلوک  یاحسین



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، ،
:: برچسب‌ها: الهم العن القوم قتلوک یاحسین,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 25 آبان 1392


عکس امام حسین



:: موضوعات مرتبط: عکس، امام حسین، کشکول، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: عکس امام حسین,

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 11 آبان 1392


احادیت فضیلت گریه کردن برای امام حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

دلهای همه خداپرستان کانون محبت حسین است شدکشته که عدل ودین نمیرداین سرشهادت حسین است

اسلام علیک یااباعبدالله

احادیت فضیلت گریه کردن برای امام حسین

قال الصادق ع من ذُکرناعِندهُ فَفاضت عیناه ولومِثل جناح الذُّبابه غَفَرالله لهُ ذُنُوبَه ولوکانت مثل زَبَدِالبحر

هرکس که مصیبت مانزداوبیان شوداشک چشمش جاری شود هرچندبه اندازه بال مگسی باشدخداوندگناهان اورااگرچه به اندازه کف دریاباشد می امرزد الملهوف ص86

امام باقر (ع) فرمود: «هر مؤمني که در سوگ حسين (ع) اشک ديده ريزد، به حدي که بر گونه‏اش جاري گردد، خداوند او را ساليان سال در غرفه‏هاي بهشت مسکن مي‏دهد».(1



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، کشکول، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: احادیت فضیلت گریه کردن برای امام حسین,

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 11 آبان 1392


دانلود مداحی

http://www.aviny.com/clip/mazhabi/clip-moharram/ala-ya-ahlal-aalam.aspx

http://www.aviny.com/Voice/images/ejra_01.gif



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، ،
:: برچسب‌ها: دانلود مداحی,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 11 آبان 1392


شعر

دلهای همه خداپرستان     کانون محبت حسین است

شدکشته که عدل ودین نمیرد   این سرشهادت حسین است



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، کشکول، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: یاحسین,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 11 آبان 1392


حر بن يزيد رياحي

حر بن يزيد رياحي

حرّ توبه کرد، يعني به رهبري يزيد و يزيديان پشت پا زد، و امامت حضرت حسين و پدر و جدّش (عليهم السلام) را پذيرفت، با اين که يقين داشت دست برداشتن از يزيد و روي آوردن به حضرت حسين (عليه السلام)که انقلابي کامل و جامع در حيات او بود، به قيمت کشته شدنش تمام مي شود.

او توبه کرد و در کاروان نور قرار گرفت و مدال اولياء اللهي و اصفياء اللهي و احباء اللهي را به سينه جان گرفت، و جزء انصار دين و انصار رسول اللّه و اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا و امام مجتبي و حضرت سيد الشهداء (عليهم السلام)شد.

بر ما واجب است اگر در گذشته عمر آلوده بوديم همانند حرّ از رهبري هوا و هوس و شهوات و اميال و بت بي جان و جاندار دست برداريم، و به رهبري امام معصوم گردن نهيم تا به سعادت دنيا و آخرت و آزادي از خزي دنيا و عذاب آخرت برسيم.

حرّ با اين که از فرماندهان لشگر يزيد بود و اجير بني اميه، ولي در برخورد با حضرت حسين (عليه السلام) در دو مرحله ادب نشان داد، و همين ادب که بارقه الهي است، براي او زمينه ساز توبه و انابه و جبران گذشته و روشني آينده تا ابد شد.

اوّل، امام به وقت ظهر به مؤذّن خود ـ حجّاج بن مسروق ـ فرمود: اذان بگو. امام به حرّ فرمود: آيا نمازت را به همراه ياران خود خواهي خواند؟ حرّ گفت: نه، بلکه نماز را با تو مي خوانم.

به هر حال با هزار گونه ملاحظات و حيثيّات مبارزه، بايد خود و هزار نفر را به اين گونه تواضع رهبري نمايد.

اين ادب بارقه اي است از توفيق و منشأ توفيق نيز خواهد شد، چيرگي بر نفس، توانايي هاي تازه به تاز



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، کشکول، مذهبی، داستان، ،
:: برچسب‌ها: حر بن يزيد رياحي,

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 11 آبان 1392


قيام حسيني

قيام حسيني

يزيد پس از معاويه بر تخت حکومت اسلامي تکيه زد و خود را امير المؤمنين خواند، و براي اينکه سلطنت ناحق و ستمگرانه اش را تثبيت کند، مصمم شد براي نامداران و شخصيت هاي اسلامي پيامي بفرستد و آنان را به بيعت با خويش بخواند. به همين منظور، نامه اي به حاکم مدينه نوشت و در آن يادآور شد که براي من از حسين (ع) بيعت بگير و اگر مخالفت نمود بقتلش برسان. حاکم اين خبر را به امام حسين (ع) رسانيد و جواب مطالبه نمود، امام حسين (ع) چنين فرمود:

انا لله و انا اليه راجعون و علي الاسلام السلام اذا بليت الامة براع مثل يزيد. (1)  آنگاه که افرادي چون يزيد، (شراب خوار و قمار باز و بي ايمان و نا پاک که حتي ظاهر اسلام را هم مراعات نمي کند) بر مسند حکومت اسلامي بنشيند، بايد فاتحه اسلام را خواند. (زيرا اين گونه زمامدارها با نيروي اسلام و به نام اسلام، اسلام را از بين مي برند).

امام حسين (ع) مي دانست اينک که حکومت يزيد را به رسميت نشناخته است اگر در مدينه بماند به قتلش مي رسانند، لذا به امر پروردگار، شبانه و مخفي از مدينه به سوي مکه حرکت کرد. آمدن آن حضرت به مکه، همراه با سرباززدن او از بيعت يزيد، در بين مردم مکه و مدينه انتشار يافت، و اين خبر تا به کوفه هم رسيد. کوفيان از امام حسين (ع) که در مکه بسر مي برد دعوت کردند تا به سوي آنان آيد و زمامدار امورشان باشد. امام (ع) مسلم بن عقيل (ع)، پسر عموي خويش را به کوفه فرستاد تا حرکت و واکنش اجتماع کوفي را از نزديک ببيند و برايش بنويسد.

مسلم به کوفه رسيد و با استقبال گرم و بي سابقه يي روبرو شد، هزاران نفر به عنوان نايب امام (ع) با او بيعت کردند،



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: قيام حسيني,

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 11 آبان 1392


نصيحت به دشمن خويش

نصيحت به دشمن خويش

در اين هنگامه حسين (ع) شتر خويش را خواست، چون آوردند، بر آن سوار شد و رو به دشمن با صداي بلند فرمود: اي مردم عراق! (فرياد او بگونه‏اي بود که بيشتر آنان مي‏شنيدند)، پس گفت: اي مردم! سخنم بشنويد، و شتاب مکنيد تا شما را اندرز دهم به آنچه حق است و بايد من به شما برسانم! عذر خويش را بر شما آشکار کنم، پس اگر نسبت به من انصاف روا داشتيد، سعادتمند شويد، و اگر انصاف نداديد، با هم بينديشيد و تصميم خود را بگيريد تا پس از آن، کار شما برايتان اندوه و نگراني پيش نياورد، سپس آنچه مي‏خواهيد درباره من انجام دهيد و هيچ ملاحظه‏اي نکنيد، زيرا به راستي ولي و صاحب اختيار من، آن خدايي است که قرآن را فرود آورد و اوست که صالحان و نيکان را سرپرستي مي‏کند.

امام آنگاه خداي را سپاس گفت و او را ستايش کرد و به آنچه شايسته بود از وي ياد کرد و بر آخرين فرستاده خدا و ملائکه و پيامبران درود فرستاد. سخنانش به گونه‏اي بود که هرگز شنيده نشده است که سخنوري پيش و يا پس از وي در گفتار، بليغ‏تر از او باشد. پس از آن فرمود:

اما بعد، پس نسب و خاندان مرا بسنجيد و بنگريد که من کيستم؟ آنگاه بخود آييد و خويشتن را سرزنش کنيد، پس از آن ببينيد که آيا کشتن من و دريدن پرده حرمتم براي شما شايسته است؟

آيا من پسر و دختر پيامبر شما و فرزند وصي او که پسر عموي پيامبر و نخستين کس از مؤمنان بود که تصديق کرد آنچه را که پيامبر از نزد پروردگارش آورده بود، نيستم؟

 



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، کشکول، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: نصيحت به دشمن خويش:یاحسین,

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 11 آبان 1392


نماز و امام حسين

اگر قرآن در آغاز بزرگ ترين سوره ي خود (بقره) مي فرمايد: الّذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوة (1)  و همچنين در کوچک ترين سوره ي خود (کوثر) از نماز سخن به ميان مي آورد، امام حسين عليه السلام آن را اقامه مي نمايد. اَشهد انّک قد اقمت الصلوة (2) .

اگر قرآن مي فرمايد: و ارکعوا مع الراکعين (3) ، امام حسين عليه السلام نماز را با جماعت آن هم در برابر صفوف دشمن برگزار مي کند.

اگر قرآن نحوه ي اقامه نماز در ميدان جنگ را به پيامبر صلّي اللّه عليه و آله آموزش مي دهد؛ و اذا کنتَ فيهم فاقمت لهم الصلوة فلتقم طائفةٌ منهم معک... (4) ، امام حسين عليه السلام در ميدان جنگ نماز را اقامه مي فرمايد.

 



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، مذهبی، حضرت فاطمه علیها السلام ، ،

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 11 آبان 1392


چهل حديث گهربار منتخب

چهل حديث گهربار منتخب

قالَ الاْ مامُ أبُوعَبْدِاللّهِ الْحُسَيْن، صَلَواتُاللّهِ وَسَلامُهُ عَلَيْهِ:

1 - إنَّ قَوْما عَبَدُواللّهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُالتُّجارِ، وَإنَّ قَوْما عَبَدُوااللّهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُالْعَبْيدِ، وَإنَّ قَوْما عَبَدُوااللّهَ شُکْرا فَتِلْکَ عِبادَةٌ الْأحْرارِ، وَهِيَ أفْضَلُ الْعِبادَةِ.(1) .

ترجمه:

فرمود: همانا، عدّه اي خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوي بهشت عبادت مي کنند که آن يک معامله و تجارت خواهد بود.

و عدّه اي ديگر از روي ترس خداوند را عبادت و ستايش مي کنند که همانند عبادت و اطاعت نوکر از ارباب باشد.

و طائفه اي هم به عنوان شکر و سپاس از روي معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستايش مي نمايند؛ و اين نوع، عبادت آزادگان است که بهترين عبادات مي باشد.

2 - قالَ عليه السّلام: إِنَّ أجْوَدَالنّاسِ مَنْ أعْطي مَنْ لا يَرْجُوهُ، وَ إنَّ أعْفَي النّاسِ مَنْ عَفي عَنْ قُدْرَةٍ، وَ إنَّ أَوْصَلَ النّاسِ مَنْ وَصَلَ مَنْ قَطَعَهُ.(2) .

ترجمه:

فرمود: همانا سخاوتمندترين مردم آن کسي است که کمک نمايد به کسي که اميدي به وي نداشته است.

و بخشنده ترين افراد آن شخصي است که - نسبت به ظلم ديگري با آن که توان انتقام دارد - گذشت نمايد.

صله رحم کننده ترين مردم و ديد و بازديد کننده نسبت به خويشان، آن کسي ست که صله رحم نمايد با کسي که با او قطع رابطه کرده است.

3 - قيلَ: مَا الْفَضْلُ؟ قالَ عَلَيْهِ السَّلامَ: مُلْکُ اللِّسانِ، وَ بَذْلُ الاْ حْسانِ، قيلَ: فَمَا النَّقْصُ؟ قالَ: التَّکَلُّفُ لِما لا يُعنيکَ.(3) .

ترجمه:

از حضرت سؤال شد کرامت و فضيلت در چيست؟ در پاسخ فرمود: کنترل و در اختيار داشتن زبان و سخاوت داشتن، سؤال شد نقص انسان در چيست؟ فرمود: خود را وا داشتن بر آنچه که مفيد و سودمند نباشد.



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، کشکول، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: چهل حديث گهربار منتخب,

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 11 آبان 1392


چهل حديث از امام حسين

چهل حديث از امام حسين

1. وَ قالَ لِإِبْنِهِ عَليِّ بن‏الْحسين(ع): أَي بنَّي إِيَّاکَ وَ ظَلَمَ مَنْ لايَجِدُ عَلَيکَ ناصِراً إِلاَّ اللَّه جَلَّ وَ عَزَّ (1) .

به فرزندش علي بن الحسين‏عليه السلام فرمود: پسر جانم مبادا برکسيکه جز خداي عز وجل در برابر تو ياوري ندارد ستم کني.

2. وَ قال عِنْدَه رجل: إنّ المعرُوفَ إذا اُسدي إِلي غَيْرِ أَهْلِهِ ضاعَ فَقال الحسين‏عليه السلام: ليس کذلک ولکن تکون الصَّنيعَةِ مثل و ابل المطر تصيب البر و الفاجر (2) .

مردي بر او عرض کرد: احسان به نااهل ضايع خواهد شد آنحضرت فرمود: چنين نيست احسان به مانند باران تند است و به نيک و بد مي‏رسد.

3. وَ قَال‏عليه السلام: ألْإسْتَدْراجُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ يَسْبِغَ عَلَيْهِ النِّعَمُ وَيَسْلُبُهُ الشُّکْرُ (3) .

غافلگير کردن خدا براي بنده خود اين است که به او نعمت فراوان دهد و شکرگزاري را از او بگيرد.

4. وَ قَالَ‏عليه السلام: إِيَّاکَ وَ ما تَعتذر فَإِنَّ المؤمن لايسيئ و لايعتذر. و المنافق کلُّ يوم يسيئ و يعتذر (4) .

مبادا کاري کني عذرت بايد زيرا مؤمن نه بد مي‏کند و نه عذر مي‏طلبد. و منافق هر روز بد مي‏کند و عذر مي‏خواهد.

5. وَ قال(ع): للسَّلام سَبْعُونَ حَسَنَة تِسْعَ وَ سِتُّونَ للمبتدأ و واحدة للرّادِّ (5) .

سلام هفتاد حسنه دارد شصت و نه از آن براي سلام کننده و يکي از آن براي جوابگو است.

6. عَن الرّضا عَن آبائِه، عَن الحُسين بن علي‏عليهم السلام قال: وَجد لوح تَحت حائِط مَدينة من‏المدائن مَکتوب فيه أَنَا اللَّه لاإله إلا أنا، و مُحمّدُ نَبييٌّ، عجبت لمن أيقن بالموت کيف يفرح، و عجبت لمن أيقن بالقدر کيف يحزن، و عجبت لمن اختبر الدنيا کيف يطمئنَّ اليها، و عجبت لمن أيقن بالحساب کيف يذنب. (6) .

امام رضاعليه السلام از پدرانش از امام حسين‏عليه السلام نقل مي‏کند که فرمود: لوحي پيدا شد که در آن نوشته شده من خدا هستم و خدائي جز من نيست و محمد نبي من است، تعجب است براي کسيکه يقين به مرگ دارد اما خوشحال است، و تعجب است براي کسيکه يقين به اندازه دارد اما محزون است و تعجب است براي کسيکه از دنيا خبر دارد اما به آن مطمئن است و تعجب است براي کسيکه يقين به حساب قيامت دارد اما گناه مي‏کند.

7. روي أنّ الحسين بن عليّ‏عليهما السلام جاءَهُ رَجُلٌ وَ قَالَ: أَنَا رَجُلٌ عاصٍ وَلاأَصْبِرُ عَنِ الْمَعْصِيَةِ فَعِظْني بِمَوْعِظَةٍ فَقالَ‏عليه السلام: اِفْعَلْ خَمْسَةَ أَشْياءٍ وَ اذْنِبْ ما شِئتَ، فَأَوَّلُ ذلِکَ: لاتَأْکُلُ رِزْقِ اللَّهِ وَ اذْنِب مَا شِئْتَ، وَ الثاني: اُخْرُجْ مِنْ وَلايَةِ اللّهِ وَ اذْنِب مَا شِئْتَ وَ الثالث: أُطْلِبْ مَوْضعاً لايَراکَ اللَّهُ وَ اذْنِبْ ما شِئْتَ، وَ الرابع: إِذا جاءَ مَلَکَ الْمَوْتِ لِيَقْبِضْ رُوَحَکَ فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِکَ وَ اذْنِبْ ما شِئْتَ، وَ الخامس: إذا أدْخَلْکَ ما لِکٌ فيِ‏النَّارِ فَلاتَدْخُلَ فِي‏النَّارِ وَ اذْنِبْ ما شِئْتَ (7) .

شخصي به امام حسين‏عليه السلام عرض کرد: اي پسر رسول خداصلي الله عليه وآله من آلوده به گناه هستم و ياراييم نيست که از عصيانم بگريزم، مرا موعظه فرما.

امام حسين‏عليه السلام فرمود: به پنج کار بپرداز و هر چه خواستي عصيان ورز.

1. از نعمت‏هاي خداوند استفاده نکن، آنگاه به گناه روکن 2. اگر مي‏تواني از حکومت و سرپرستي پروردگار خارج شوي گناه کن. 3. به جائي پناه ببر که آفريدگارت ترا ننگرد بعد هر چه خواستي گناه کن 4. اگر مي‏تواني هنگام مرگ جان به فرشته خدا تسليم ننمايي هر گناهي مي‏خواهي بکن. 5. اگر مي‏تواني وقتي که تو را به شعله‏هاي دوزخ مي‏سپارند، وارد نشوي هر اندازه مي‏خواهي عصيان کن.

(اکنون که نمي‏توان اين پنج کار را انجام دهي بايد از گناه و آلودگي بپرهيزي).



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: چهل حديث از امام حسين,

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 11 آبان 1392


ماجراي توبه‏ي رسول

ماجراي توبه‏ي رسول

باز هم ماه محرم از راه رسيده بود و تمام محله‏هاي تهران همانند محله‏هاي همه‏ي شهرها و روستاهاي شيعه نشين جنب و جوشي خاص پيدا کرده بود. مرد و زن و کوچک و بزرگ و دارا و نادار علاوه بر اين اينکه خودشان لباسهاي مشکي بر تن کرده بودند در و ديوارهاي خانه‏ها و محله‏هايشان را نيز با پارچه‏هايي به رنگ لباسهايشان، سياه پوش کرده بودند.

در آن سال در يکي از اين شبها دهه‏ي اول محرم مردي با ابهت و قوي هيکل به سوي يکي ز هيئتهاي اطراف بازار تهران در حرکت بود. آن مرد نامش رسول بود و چون اهل تبريز بود تهرانيها به او رسول ترک مي‏گفتند. رسول ترک آن شب نيز به سوي هيئت و جلسه‏ي روضه‏اي مي‏رفت که مسئولين و بعضي از شرکت کننده‏ها



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، داستان، ،
:: برچسب‌ها: ماجراي توبه‏ي رسول,

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 11 آبان 1392


قرآن و امام حسين

قرآن و امام حسين

اگر قرآن سيدالکلام است، (1)  امام حسين سيد الشهداست. (2) .

اگر در صحيفه ي سجاديه درباره ي قرآن مي خوانيم: و ميزان القسط امام حسين عليه السلام مي فرمايد: امرت بالقسط (3) .

اگر قرآن موعظه ي پروردگار است؛ موعظة من ربکم (4) ، امام حسين عليه السلام در عاشورا فرمود: عجله نکنيد تا شما را به حقّ موعظه کنم. لا تعجلوا حتّي اعظکم بالحقّ (5) .

اگر قرآن مردم را به رشد هدايت مي کند؛ يهدي الي الرشد (6) ، امام حسين عليه السلام نيز مي فرمايد: من شما را به دو راه رشاد دعوت مي کنم ادعوکم الي سبيل الرشاد (7) .

اگر قرآن عظيم است؛ و القرآن العظيم (8)  امام حسين عليه السلام نيز سوابق عظيمي دارد. عظيم السوابق (9) .



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، ،

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 11 آبان 1392


مداحی سازور

http://dl1.madahan.com/server2_golchin/file13/nalehaie%20mahzon.mp362405.mp3



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: دانلود:سازور:مداحی,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 4 آبان 1392


گریه ی همه ی کائنات بر حسین بن علی علیه سلام

ابن قولویه با سند خویش از امام باقر علیه السلام روایت می کند که فرمود:
انس و جن و پرندگان و حیوانات بر حسین بن علی علیه السلام گریه کردند تا آنجا که اشکشان جاری شد.  [1] .
نیز به سند خود از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود:
چون حسین بن علی علیه السلام شهید شد، آسمانهای هفتگانه و زمینهای هفتگانه و هر چه در آنها و میان آنها و روی آنهاست، همچنین بهشت و جهنم و همه ی  آفریده های خدا و آنچه دیده می شود و دیده نمی شود، بر آن حضرت گریه کردند.   [2] .
شیخ طوسی با سند خویش از حسین بن ابی فاخته نقل می کند:



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، کشکول، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: یاحسین :مظلوم,

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در شنبه 4 آبان 1392


مناظره عالم شيعي با شخص وهابي درموردایاشیعیان امام حسین راکشتند
مناظره عالم شيعي با شخص وهابي وهّابی: این‌كه شیعیان برای امام حسین ـ علیه السّلام ـ عزاداری می‌كنند و با شدّت علاقه به او ابراز احساسات می‌نمایند، به خاطر جبران ظلمهای گذشته‌ای است كه پدرانشان كرده‌اند، زیرا پدران آنها امام حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش را كشته‌اند، نهایت این‌كه بعداً توبه نمودند، و به عنوان «توّابین» خواستند، ستمهای گذشته خود را جبران نمایند. شیعی: این نسبت ناروا را برچه پایه و مدركی می‌گوئید؟ وهّابی: آنان‌كه به كربلا برای جنگ با امام حسین ـ علیه السّلام ـ آمدند، از اهل شام و حجاز و بصره نبودند، بلكه همه‌ی آنها اهل كوفه بودند، و اهل كوفه در آن عصر، غالباً شیعه بودند، و همانها به كربلا آمدند، بنابراین همانها امام حسین ـ علیه السّلام ـ را كشته‌اند. شیعی: اولاً: به فرض محال، اگر جمعی از شیعیان از روی ترس ویا فریب، به كربلا برای جنگ با امام حسین ـ علیه السّلام ـ آمده باشند، دلیل آن نیست كه مذهب شیعه، وهمه طرفداران این مذهب، منحرف هستند و به راه یزید رفته‌اند، طبیعی است كه در میان هر ملّت و قومی، ممكن است كه عدّه‌ای منحرف گردند، ولی عمل آنها دلیل بی‌اساسی اصل مذهب نخواهد بود. و ثانیاً: حقیقت این است كه چنین نسبتی كاملاً ناروا و بی‌اساس است. وهّابی: چرا و به چه دلیل؟ شیعی: آن سپاهی كه از كوفه به كربلا برای جنگ با امام حسین ـ علیه السّلام ـ آمدند، هرگز شیعه نبودند، بلكه تركیبی از خوارج و حزب اموی، و منافقانی بودند كه از اطراف امام علی ـ علیه السّلام ـ و امام حسن ـ علیه السّلام ـ رانده شده بودند، و فرماندهانشان معمولاً آن عاملان منحرف حكومت امام علی ـ علیه السّلام ـ بودند، كه آن حضرت آن‌ها را عزل كرده بوند و آن‌ها نسبت به خاندان رسالت ـ علیه السّلام ـ عقده‌ای شده بودند و ابن زیاد از وجود آن‌ها استفاده كرد. و بسیاری از آن‌ها گروه «مرتزقه» (مزدبگیران و چماق بدستان غیر عرب بودند) كه حكومت بنی امیه آن‌ها را برای سركوبی شورشهای داخی، نگه داشته بود، بنابراین شیعه در میان آن‌ها نبود[1] توضیح این‌كه: شیعیان در عصر خلافت امام علی ـ علیه السّلام ـ در كوفه بودند، به طوری كه اكثر مردم كوفه را تشكیل می‌دادند، ولی بعد از شهادت امام علی ـ علیه السّلام ـ در عصر خلافت معاویه، مرحله به مرحله توسط دژخیمان دستگیر معاویه، تار و مار و پراكنده شدند، مزدوران بی‌رحم معاویه بسیاری از آن‌ها را كشتند، و بسیار را از كوفه، پراكنده نمودند، به طوری كه در عصر «زیاد بن ابیه» (استاندار معاویه در عراق) شیعیان یا كشته شدند، و یا در زندان بودند و یا از كوفه گریخته بودند و پراكنده شده بودند. در عصر معاویه، اگر كسی به كفر و الحاد و شرك، متهّم می‌شد، خوفی برای او نبود، ولی اتّهام شیعه، مساوی با ریختن ون او، و غارت اموال او و ویرانی خانه‌اش بود. زیادبن ابیه فرزند سُمیّه روسپی بود، وقتی كه او در دارالاماره‌ی كوفه مستقر گردید، معاویه برای او چنین نوشت: «ای زیاد! كسانی را كه در دین علی ـ علیه السّلام ـ هستند، نخست به قتل برسان، سپس مُثْله كن». زیاد ، مردم كوفه را در مسجد جمع می‌كرد و از آنان می‌خواست به علی ـ علیه السّلام ـ لعن كنند، هر كس كه از این كار خودداری می‌كرد، گردنش زده می‌شد.[2] نقل می‌كنند: زیادبن ابیه به دنبال كسی به نام «سعدبن سرح» می‌گشت، تا وی را بكشد، امام حسن ـ علیه السّلام ـ طیّ نامه‌ای برای زیاد نوشت كه: « ...سعدبن سرح، مسلمانی بی‌گناه است ...»، زیادبن ابیه در پاسخ امام حسن ـ علیه السّلام ـ نوشت: «... من سرانجام به او دست می‌یابم ... او را به دلیل این‌كه ( اَلْعَیاذُ بِاللّه) پدر فاسق تو را دوست داشته خواهم كشت».[3] یكی از جنایات زیادبن ابیه این بود كه «سَمُرهبن جُنْدَب» را جانشین خود در كوفه و بصره كرده بود، و پس از مرگ زیادبن ابیه، معاویه نیز سمره را در امارت كوفه ابقاء كرد، سمره در یكی از قتل‌عام‌های خود 80 هزار نفر را با خونخواری تمام كشت.[4] ابوسوّار عدوی می‌گوید: «سَمُره یك روز صبح، 47 تن از قوم مرا كه همه از حافظان قرآن بودندبی‌رحمانه كشت».[5] برحستگانی مانند: حجربن عدی و یارانش، مالك اشتر، محمدبن ابی‌بكر، عمروبن حمق و ... با سخت‌ترین شكنجه‌ها، توسّط مزدوران معاویه به شهادت رسیدند، حكومت وحشت‌بار معاویه به گونه‌ای بود كه دستور داد سر بریده «عمروبن حَمِق» را برای همسرش كه در زندان بود، بردند[6] جوّ حاكم بر كوفه و اطراف آن، به قدری سانسور و خفقان بود كه مردم به نزدیكترین افراد خود اطمینان نداشتند چرا كه احتمال می‌دادند، جاسوس معاویه باشد. علاّمه امینی (ره) می‌نویسد: «نظر به این‌كه زیادبن ابیه، مردم كوفه را می‌شناخت، زیرا در عصر خلافت علی ـ علیه السّلام ـ جزء آنها بود، او شیعیان را در هر جا كه بودند حتّی از زیر سنگ یا كلوخ می‌یافت و می‌كشت، و دستها و پاهایشان را قطع می‌كرد، و چشم‌های آنها را كور می‌نمود، و آنها را به دار می‌زد، و تبعید و زندانی می‌نمود، و یك نفر از آنها را كه به تشیّع معروف بود، در كوفه باقی نگذاشت».[7] كوتاه سخن آنكه: كار به جایی رسید كه در عصر امامت امام حسین ـ علیه السّلام ـ شیعه‌ای در كوفه باقی نماند جز گروه اندكی كه از چهار هزار یا پنج هزار نفر تجاوز نمی‌كردند، و ابن‌زیاد وقتی روی كار آمد، همین افراد را دستگیر نموده، و قبل از ورود امام حسین ـ علیه السّلام ـ به عراق، همه آنها را زندانی كرد، همه جمعیّت شیعه در آن عصر همین مقدار بودند، كه همانها بعد از مرگ یزید و رفتن ابن‌زیاد به بصره، درهای زندان را شكستند و از زندانها بیرون آمدند، و به عنوان خونخواهی خون امام حسین ـ علیه السّلام ـ قیام كردند، در این هنگام، حدود چهار سال از شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ گذشته بود، و هنوز قیام مختار تحقق نیافته بود، آنها به رهبری «سلیمان‌بن صُرد خُزاعی»، چریك 93 ساله، به جنگ سپاه شام رفتند، سرانجام سلیمان و بسیاری از همراهانش در یك جنگ قهرمانانه و نابرابر، با سپاه شام، به شهادت رسیدند. علاّمه مامقانی می‌نویسد: «قبل از ورود امام حسین ـ علیه السّلام ـ به عراق، ابن‌زیاد 4500 نفر از شیعیان را به زندان افكنده بود، آنها كه سلیمان‌بن صرد نیز در میانشان بود، حدود چهار سال در سیاه چالهای زندان به سر بردند، بنابراین آن‌چه كه معروف است و از ابن‌اثیر نقل شده كه اینها در آن وقت از ترس جان خود به حمایت حسین ـ علیه السّلام ـ نشتافتند، و بعد از شهادت حسین ـ علیه السّلام ـ پشیمان شده و گروه «توّابین» (توبه كنندگان) را به رهبری سلیمان تشكیل دادند، تا گذشته را جبران كنند، نادرست است».[8] بنابراین قاتلین امام حسین ـ علیه السّلام ـ شیعیان كوفه نبودند، بلكه تركیبی از خوارج و مرتدین و منافقین و عزل شدگان حكومت امام علی ـ علیه السّلام ـ و فراریان حكومت امام حسن ـ علیه السّلام ـ و مزدبگیران غیرعرب بودند.[9] پی نوشت: [1] . بر همین اساس، امام حسین ـ علیه السّلام ـ در روز عاشورا، آن‌ها را «شیعه آل‌ابوسفیان» (پیروان معاویه و یزید) خواند، آن هنگام كه دشمن به سوی خیمه‌ها نزدیك شد، آقا فرمود: ویلكم یا شیعه آل ابی سفیان...: «وای بر شما ای شیعیان آل ابوسفیان» (ابوسفیان نام پدر معاویه است) اگر دین ندارد و از روز جزا نمی‌ترسید لااقل در دنیای خود، آزاده باشید.» (لهوف سیدبن طاووس، ص12) بنابراین نه تنها آن‌ها شیعه حقیقی امام علی ـ علیه السّلام ـ نبودند، شیعه ظاهری نیز نبودند. --------------------------------- [2] . بر همین اساس، امام حسین ـ علیه السّلام ـ در روز عاشورا، آن‌ها را «شیعه آل‌ابوسفیان» (پیروان معاویه و یزید) خواند، آن هنگام كه دشمن به سوی خیمه‌ها نزدیك شد، آقا فرمود: ویلكم یا شیعه آل ابی سفیان...: «وای بر شما ای شیعیان آل ابوسفیان» (ابوسفیان نام پدر معاویه است) اگر دین ندارد و از روز جزا نمی‌ترسید لااقل در دنیای خود، آزاده باشید.» (لهوف سیدبن طاووس، ص12) بنابراین نه تنها آن‌ها شیعه حقیقی امام علی ـ علیه السّلام ـ نبودند، شیعه ظاهری نیز نبودند. --------------------------------- [3] . شرح نهج حدیدی، ج4، ص 720. [4] . تاریخ طبری، ج6، ص 132ـ كامل ابن اثیر، ج3، ص 183. [5] . همان مدرك. [6] . الغدیر، ج11، ص 44. [7] . الغدیر، ج11، ص 28. [8] . نتقیح المقال، ج2، ص 63 ـ و اگر فرضاً اندكی به نام شیعه در میانشان بوده، آنها را نمی‌توان به حساب شیعه آورد، زیرا آنها شیعه ضیف و فاقد پائین‌ترین مرحله بینش سیاسی بودند، كه براحتی ممكن بود كه آنها را گول زد، و با تهدید و یا تطمیع و دادن مبلغی پول، آنها را به جنگ امام حسین ـ ـ علیه السّلام ـ فرستاد، اما شیعیانی كه حقّ را از باطل می‌شناختند و بینش سیاسی قوی داشتند، و اكثریت قاطع شیعیان موجود در كوفه را درآن عصر تشكیل می‌دادند، هرگز حتّی یك نفر از آنها به جنگ امام حسین ـ علیه السّلام ـ نیامدند، بنابراین به هیچ وجه نمی‌توان گفت كه: «شیعیان، امام حسین ـ ـ علیه السّلام ـ را كشتند، سپس پشیمان شده و گروه توّابین را تشكیل دادند»، و قطعاً باید این غلط اندازی، در تاریخ ، اصلاح گردد، كه از قلمهای مزدور پشت پرده، نشأت گرفته و به تاریخ نفوذ نموده است. [9] . یكصدو یك مناظره، محّمد محّمدی اشتهاردی، ص413.

:: موضوعات مرتبط: امام حسین، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: مناظره عالم شيعي با شخص وهابي درموردایاشیعیان امام حسین راکشتن,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در چهار شنبه 17 مهر 1392


ضریح جدید امام حسین

 



:: موضوعات مرتبط: عکس، امام حسین، کشکول، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: ضریح عشق,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در چهار شنبه 16 اسفند 1391


گنبدطلا

 



:: موضوعات مرتبط: عکس، امام حسین، کشکول، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: حرم:امام حسین,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در سه شنبه 8 اسفند 1391


سعادتمند حقیقی

سعادتمند حقيقي

. کتاب من لا يحضره الفقيه بإسناده عن عليّ بن الحسين عن أبيه عليهما السلام: بَينا أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام ذاتَ يَومٍ جالِسٌ مَعَ أصحابِهِ يُعَبِّئُهُم لِلحَربِ، إذا أتاهُ شَيخٌ عَلَيهِ شَحبَةُ [1] السَّفَرِ، فَقالَ: أينَ أميرُ المُؤمِنينَ؟ فَقيلَ: هُوَ ذا، فَسَلَّمَ عَلَيهِ، ثُمَّ قالَ:

يا أميرَ المُؤمِنينَ، إنّي أتَيتُکَ مِن ناحِيَةِ الشّامِ، وأنَا شَيخٌ کَبيرٌ قَد سَمِعتُ فيکَ مِنَ الفَضلِ ما لا اُحصي، وانّي أظُنُّکَ سَتُغتالُ، فَعَلِّمني مِمّا عَلَّمَکَ اللَّهُ.

قالَ: نَعَم يا شَيخُ: مَنِ اعتَدَلَ يَوماهُ فَهُوَ مَغبونٌ، ومَن کانَتِ الدُّنيا هِمَّتَهُ اشتَدَّت

حَسرَتُهُ عِندَ فِراقِها، ومَن کانَ غَدُهُ شَرَّ يَومَيهِ فَهُوَ مَحرومٌ، ومَن لَم يُبالِ بِما رُزِئَ [2] مِن آخِرَتِهِ إذا سَلِمَت لَهُ دُنياهُ فَهُوَ هالِکٌ، ومَن لَم يَتَعاهَدِ النَّقصَ مِن نَفسِهِ غَلَبَ عَلَيهِ الهَوي، ومَن کانَ في نَقصٍ فَالمَوتُ خَيرٌ لَهُ.

يا شَيخُ، ارضَ لِلنّاسِ ما تَرضي لِنَفسِکَ، وَائتِ إلَي النّاسِ ما تُحِبُّ أن يُؤتي إلَيکَ.

ثُمَّ أقبَلَ عَلي أصحابِهِ فَقالَ: أيُّهَا النّاسُ!

أما تَرَونَ إلي أهلِ الدُّنيا يُمسونَ ويُصبِحونَ عَلي أحوالٍ شَتّي؛ فَبَينَ صَريعٍ يَتَلَوّي، وبَينَ عائِدٍ ومَعودٍ، وآخَرَ بِنَفسِهِ يَجودُ، وآخَرَ لا يُرجي، وآخَرَ مُسَجّيً، وطالِبِ الدُّنيا وَالمَوتُ يَطلُبُهُ، وغافِلٍ ولَيسَ بِمَغفولٍ عَنهُ، وعَلي أثَرِ الماضي يَصيرُ الباقي.

فَقالَ لَهُ زَيدُ بنُ صوحانَ العَبدِيُّ: يا أميرَ المُؤمِنينَ، أيُّ سُلطانٍ أغلَبُ وأقوي؟

قالَ: الهَوي.قالَ: فَأَيُّ ذُلٍّ أذَلُّ؟قالَ: الحِرصُ عَلَي الدُّنيا.قالَ: فَأَيُّ فَقرٍ أشَدُّ؟قالَ: الکُفرُ بَعدَ الإِيمانِ.

قالَ: فَأَيُّ دَعوَةٍ أضَلُّ؟قالَ: الدّاعي بِما لا يَکونُ.قالَ: فَأَيُّ عَمَلٍ أفضَلُ؟قالَ: التَّقوي.قالَ: فَأَيُّ عَمَلٍ أنجَحُ؟

قالَ: طَلَبُ ما عِندَ اللَّهِ.قالَ: فَأَيُّ صاحِبٍ لَکَ شَرٌّ؟قالَ: المُزَيِّنُ لَکَ مَعصِيَةَ اللَّهِ.قالَ: فَأَيُّ الخَلقِ أشقي؟

قالَ: مَن باعَ دينَهُ بِدُنيا غَيرِهِ.قالَ: فَأَيُّ الخَلقِ أقوي؟قالَ: الحَليمُ.قالَ: فَأَيُّ الخَلقِ أشَحُّ؟قالَ: مَن أخَذَ المالَ مِن غَيرِ حِلِّهِ، فَجَعَلَهُ في غَيرِ حَقِّهِ.قالَ: فَأَيُّ النّاسِ أکيَسُ؟قالَ: مَن أبصَرَ رُشدَهُ مِن غَيِّهِ، فَمالَ إلي رُشدِهِ.قالَ: فَمَن أحلَمُ النّاسِ؟قالَ: الَّذي لا يَغضَبُ.قالَ: فَأَيُّ النّاسِ أثبَتُ رَأياً؟قالَ: مَن لَم يَغُرَّهُ النّاسُ مِن نَفسِهِ، ومَن لَم تَغُرَّهُ الدُّنيا بِتَشَوُّفِها [3] .

قالَ: فَأَيُّ النّاسِ أحمَقُ؟قالَ: المُغتَرُّ بِالدُّنيا وهُوَ يَري ما فيها مِن تَقَلُّبِ أحوالِها.قالَ: فَأَيُّ النّاسِ أشَدُّ حَسرَةً؟قالَ: الَّذي حُرِمَ الدُّنيا وَالآخِرَةَ، ذلِکَ هُوَ الخُسرانُ المُبينُ.قالَ: فَأَيُّ الخَلقِ أعمي؟قالَ: الَّذي عَمِلَ لِغَيرِ اللَّهِ، يَطلُبُ بِعَمَلِهِ الثَّوابَ مِن عِندِ اللَّهِ.

قالَ: فَأَيُّ القُنوعِ أفضَلُ؟قالَ: القانِعُ بِما أعطاهُ اللَّهُ.قالَ: فَأَيُّ المَصائِبِ أشَدُّ؟قالَ: المُصيبَةُ بِالدّينِ.قالَ: فَأَيُّ الأَعمالِ أحَبُّ إلَي اللَّهِ؟

قالَ: اِنتِظارُ الفَرَجِ.قالَ: فَأَيُّ النّاسِ خَيرٌ عِندَ اللَّهِ؟قالَ: أخوَفُهُم للَّهِِ، وأعمَلُهُم بِالتَّقوي، وأزهَدُهُم فِي الدُّنيا.قالَ: فَأَيُّ الکَلامِ أفضَلُ عِندَ اللَّهِ؟قالَ: کَثرَةُ ذِکرِهِ، وَالتَّضَرُّعُ إلَيهِ بِالدُّعاءِ.قالَ: فَأَيُّ القَولِ أصدَقُ؟قالَ: شَهادَةُ أن لا إلهَ إلَّا اللَّهُ.قالَ: فَأَيُّ الأَعمالِ أعظَمُ عِندَ اللَّهِ؟

قالَ: التَّسليمُ وَالوَرَعُ.قالَ: فَأَيُّ النّاسِ أصدَقُ؟قالَ: مَن صَدَقَ فِي المَواطِنِ.ثُمَّ أقبَلَ عليه السلام عَلَي الشَّيخِ فَقالَ: يا شَيخُ، إنَّ اللَّهَ خَلَقَ خَلقاً ضَيَّقَ الدُّنيا عَلَيهِم نَظَراً لَهُم، فَزَهَّدَهُم فيها وفي حُطامِها، فَرَغِبوا في دارِ السَّلامِ الَّتي دَعاهُم إلَيها، وصَبَروا عَلي ضيقِ المَعيشَةِ، وصَبَروا عَلَي المَکروهِ، وَاشتاقوا إلي ما عِندَ اللَّهِ مِنَ الکَرامَةِ، فَبَذَلوا أنفُسَهُمُ ابتِغاءَ رِضوانِ اللَّهِ، وکانَت خاتِمَةُ أعمالِهِمُ الشَّهادَةَ، فَلَقُوا اللَّهَ وهُوَ عَنهُم راضٍ، وعَلِموا أنَّ المَوتَ سَبيلُ مَن مَضي ومَن بَقِيَ، فَتَزَوَّدوا لِآخِرَتِهِم غَيرَ الذَّهَبِ وَالفِضَّةِ، ولَبِسُوا الخَشِنَ، وصَبَروا عَلَي البَلوي، وقَدَّمُوا الفَضلَ، وأحَبّوا فِي اللَّهِ وأبغَضوا فِي اللَّهِ، اُولئِکَ المَصابيحُ وأهلُ النَّعيمِ فِي الآخِرَةِ، وَالسَّلامُ.

قالَ الشَّيخُ: فَأَينَ أذهَبُ وأدَعُ الجَنَّةَ، وأنَا أراها وأري أهلَها مَعَکَ يا أميرَ المُؤمِنينَ؟! جَهِّزني بِقُوَّةٍ أتَقَوّي بِها عَلي عَدُوِّکَ.

فَأَعطاهُ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام سِلاحاً وحَمَلَهُ، وکانَ فِي الحَربِ بَينَ يَدَي أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام يَضرِبُ قُدُماً، وأميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام يَعجَبُ مِمّا يَصنَعُ، فَلَمَّا اشتَدَّ الحَربُ أقدَمَ فَرَسَهُ حَتّي قُتِلَ - رَحمَةُ اللَّهِ عَلَيهِ - وأتبَعَهُ رَجُلٌ مِن أصحابِ أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام فَوَجَدَهُ صريعاً، ووَجَدَ دابَّتَهُ ووَجَدَ سَيفَهُ في ذِراعِهِ، فَلَمَّا انقَضَتِ الحَربُ أتي أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام بِدابَّتِهِ وسِلاحِهِ وصَلّي عَلَيهِ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام، وقالَ:

هذا وَاللَّهِ السَّعيدُ حَقّاً، فَتَرَحَّموا عَلي أخيکُم. [4] .

* * *

. کتاب من لا يحضره الفقيه - به سندش، از امام زين العابدين، از امام حسين عليهما السلام -: روزي امير مؤمنان با يارانش نشسته بود و آنان را براي جنگ آماده مي کرد. پيرمردي که گَرد سفر بر او نشسته بود، بر ايشان درآمد و گفت: امير مؤمنان کجاست؟ گفته شد: اين جاست.

بر وي سلام داد و سپس گفت: اي امير مؤمنان! من از شام به سوي تو آمده ام. پيرمردي کهن سال هستم که از فضيلت تو، بي شمار شنيده ام و گمان مي بَرَم که به زودي ترور شوي. پس، از آنچه خدايت آموخته است، به من بياموز.

فرمود: «باشد، اي شيخ! هر کس دو روزش برابر باشد، مغبون است و هرکس همّتش دنيا باشد، حسرتش به گاه جدايي از آن، بسيار است و هر کس فردايش بدتر از امروزش باشد، ناکام است و آن که چون دنيايش به سلامت است، از خرابي آخرتش باکي نداشته باشد، هلاک است و هر کس مراقب کاستي خود نباشد، مغلوب هواي نفس مي گردد و هر کس رو به کاستي دارد، مرگ برايش بهتر است.

اي شيخ! براي مردم، آن بپسند که براي خود مي پسندي و با مردم، آن گونه رفتار کن که دوست داري با تو رفتار کنند».

سپس به يارانش رو کرد و فرمود: «اي مردم! آيا به اهل دنيا نمي نگريد که در حالت هاي گوناگون، صبح و شام مي کنند: افتاده اي که به خود مي پيچد، و عيادت کننده و عيادت شونده، و ديگري که در حالِ جان دادن است، و کسي که به او اميدي نيست، و آن يکي که مُرده است، و طالب دنيا که مرگ به دنبال اوست، و غافلي که [خدا] از او غافل نيست، و اين که ماندگان، در پيِ رفتگان اند؟!».

زيد بن صوحان عبدي به امام عليه السلام گفت: اي امير مؤمنان! کدام قدرتمند، چيره تر و نيرومندتر است؟

فرمود: «هواي نفس».گفت: کدام خواري، خوارتر است؟فرمود: «حرص داشتن به دنيا».

گفت: کدام فقر، سخت تر است؟فرمود: «کافر شدن پس از ايمان داشتن».

گفت: کدام دعوت، گمراه کننده تر است؟فرمود: «دعوت به چيزِ نشدني».

گفت: کدام کار، برتر است؟فرمود: «تقوا»

.گفت: کدام عمل، کامياب تر است؟فرمود: «طلبيدن آنچه نزد خداي است».

گفت: کدام همراهت بدتر است؟فرمود: «آن که نافرماني از خدا را برايت مي آرايد».

گفت: بدبخت ترينِ مردم کيست؟فرمود: «آن که دينش را به دنياي ديگري بفروشد».

گفت: نيرومندترينِ مردم کيست؟فرمود: «بردبار».

گفت: بخيل ترين و حريص ترينِ مردم کيست؟فرمود: «آن که مال را از راه ناروايش به چنگ آورد و در راه ناروايش خرج کند».

گفت: زيرک ترينِ مردم کيست؟فرمود: «آن که راه هدايتش را از بيراهه تشخيص دهد و به سوي هدايتش برود».

گفت: بردبارترينِ مردم کيست؟فرمود: «کسي که خشمگين نمي شود».

گفت: استوار انديش ترينِ مردم کيست؟فرمود: «کسي که مردم، او را فريفته خودش نکنند و دنيا، شيفته آمال و آرزوهايش نکند».

گفت: احمق ترينِ مردم کيست؟فرمود: «فريفته دنيا با همه دگرگوني هايي که در آن مي بيند».

گفت: حسرتمندترينِ مردم کيست؟فرمود: «آن که از دنيا و آخرت محروم مانده، که اين، خسارتي آشکار است».

گفت: کورترينِ مردم کيست؟فرمود: «آن که براي غير خدا کار کند؛ ولي پاداش کارش را از خداوند بخواهد».

گفت: کدام قناعت، برتر است؟فرمود: «قناعت به هر چه خداي عطا کرده است».

گفت: کدام مصيبت، سخت تر است؟فرمود: «مصيبت ديني».

گفت: محبوب ترين عمل نزد خداي چيست؟فرمود: «انتظار فرج».

گفت: کدام مردم نزد خدا بهترند؟فرمود: «بيمناک ترينِ آنها از خدا و عمل کننده ترينِ آنها به تقوا و بي رغبت ترين آنها به دنيا».

گفت: کدام سخن در نزد خدا برتر است؟فرمود: «فراواني ذکر او و زاري به درگاهش با دعا».

گفت: راست ترين سخن، کدام است؟فرمود: «گواهي به يکتايي خدا».

گفت: کدام عمل نزد خداي بزرگ تر است؟فرمود: «تسليم و پارسايي».

گفت: پايدارترينِ مردم کيست؟فرمود: «آن که در ميدان هاي سخت، پايداري کند».

سپس به پيرمرد رو کرد و فرمود: «اي پيرمرد! خداوند مردمي را آفريد و از سرِ عنايت، دنيا را بر آنان تنگ گرفت و آنان را به آن و به خار و خاشاکش بي رغبت کرد. از اين رو، به سراي سلامت - که به آن دعوتشان کرده - علاقه مند شدند و بر تنگي زندگي، صبر نمودند و بر ناخوشي، شکيب و به سوي کرامت الهي، شوق ورزيدند. پس جان هايشان را در طلب خشنودي خدا بذل نمودند و فرجامِ کارشان شهادت گشت و خداي را خشنود از خويش، ديدار کردند و دانستند که مرگ، راهِ رفتگان و ماندگان است. پس براي آخرتشان چيزي غير از زر و سيم، توشه کردند و زِبْر پوشيدند و بر بلا، شکيبايي کردند و زيادي [اموال] را پيش فرستادند و براي خدا، دوستي و دشمني ورزيدند. اينان، چراغ هدايت اند و در آخرت، صاحب نعمت. والسلام!».

پيرمرد گفت: پس به کجا بروم و بهشت را وا نهم، در حالي که بهشت و اهلش را همراه تو مي بينم، اي امير مؤمنان؟! مرا با امکاناتي تجهيز کن که در برابر دشمنت نيرو بگيرم.

امير مؤمنان، سلاحي به او داد و بر مَرکبي سوارش کرد. در جنگ، پيشاپيش امام عليه السلام شمشير مي زد و امير مؤمنان، از کار او در شگفت بود. چون جنگْ شديد شد، پيرمرد، اسبش را پيش راند تا به شهادت رسيد - خدايش رحمت کند -. مردي از ياران امير مؤمنان، به دنبال او رفت و وي را افتاده يافت که [افسارِ] اسب و شمشيرش در دستش بود. چون جنگ به پايان رسيد، اسب و سلاحش را نزد امير مؤمنان آورد. ايشان بر او درود فرستاد و فرمود: «به خدا سوگند، خوش بخت حقيقي، اين است. براي برادرتان رحمت بخواهيد».

 

* * *

[1] الشَّاحِبُ: المتغيّر اللّون والجسم من سفرٍ أو مرضٍ (النهاية: ج 2 ص 448 «شحب»).

[2] الرُّزءُ: المصيبة، رزَأَتْهُ رزيئة: أي أصابته مصيبة (الصحاح: ج 1 ص 53 «رزأ»).

[3] تشوَّف فلان لکذا: طمح بصره إليه، ثمّ استعمل في تعلّق الآمال والتطلّب (المصباح المنير: ص 327 «تشوّف»).

[4] کتاب من لا يحضره الفقيه: ج 4 ص 381 ح 5833، معاني الأخبار: ص 198 ح 4 کلاهما عن عبد اللَّه بن بکر المرادي عن الإمام الکاظم عن آبائه  عليهم السلام، بحار الأنوار: ج 77 ص 376 ح 1، وفي الأمالي للطوسي: ص 435 ح 974 والأمالي للصدوق: ص 477 ح 644 عن عبد اللَّه بن بکر المرادي عن موسي بن جعفر عن أبيه عن جدّه عن عليّ بن الحسين  عليهم السلام.

---------------------------

 

 



:: موضوعات مرتبط: امام حسین، ،
:: برچسب‌ها: سعادت مند:,

نوشته شده توسط اسماعیل بامری در جمعه 15 دی 1391


:: الیس الله
:: کانال تلگرام صراط
:: بیانات رهبری درمورد ا ربعین
:: اندک اندک
:: گل ارض کربلا
:: یاحسین
:: حدیث بسیارجالب
:: یاحسین
:: یامهدی
:: دعایی که آیت الله بهجت خواندن آن را به رهبر انقلاب توصیه کردند
:: وصیّت اخلاقی امام جواد علیه السلام به یکی از یارانش
:: مناظره امام جواد علیه السلام با یحیی بن اكثم
:: عبرت
:: اعتکاف رجبیه
:: عکس
:: ویژگی‌های ماه رجب از منظر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
:: بررسی روایت بلاذری و تهدید عمر به آتش زدن خانه فاطمه سلام الله علیها
:: احتراق بیت فاطمه سلام الله علیها حقیقت یا افسانه
:: ايه ى ولايت چند نكته و چند پرسش و پاسخ - آیت الله علی احمدی میانجی
:: زندگی امام حسن علیه السلام
:: یاحسین
:: السلام علیک یارقیه
:: یاامام رضا
:: یاعلی
:: غدیر
:: یاعلی
:: خدا رحم کند
:: یا صاحب الزمان
:: شهدا

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد





به وبلاگ من خوش آمدید ازاین که نگاهتون به ماسپردی ممنون نظر یادتون نره




:: آبان 1395;
:: دی 1394;
:: مرداد 1394;
:: ارديبهشت 1394;
:: فروردين 1394;
:: بهمن 1393;
:: آذر 1393;
:: مهر 1393;
:: شهريور 1393;
:: مرداد 1393;
:: خرداد 1393;
:: ارديبهشت 1393;
:: فروردين 1393;
:: اسفند 1392;
:: بهمن 1392;
:: دی 1392;
:: آذر 1392;
:: آبان 1392;
:: مهر 1392;
:: شهريور 1392;
:: تير 1392;
:: خرداد 1392;
:: ارديبهشت 1392;
:: فروردين 1392;
:: اسفند 1391;
:: بهمن 1391;
:: دی 1391;
:: آذر 1391;

آبر برچسب ها

حجاب , یاعلی , تکثیر محبت , تمرکز بر هدف , امامت نیاز همیشه انسان:یااباصااح , پول :دام , یا صاحب الزمان , برترین اعمال در ماه رمضان چیست؟ , همسرداری را از علی و فاطمه علیهماالسلام بیاموزیم , نظام خانواده در اسلام , دختر:ارتباط , گذرى بر زندگى امام اوّل حضرت على (ع ) , رمضان , قرایتی , مناظره امام جواد علیه السلام با یحیی بن اكثم ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ | طراح قالب

Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by esmailbameri